( شعر درباره بهار ) بهار بهار … محمدعلی بهمنی بهار بهار … صدا همون صدا بود صدای شاخه ها و ریشه ها بود بهار بهار … چه اسم آشنایی ؟ صدات میاد … اما خودت کجایی وابکنیم پنجره ها رو یا نه ؟ تازه کنیم خاطره ها رو یا …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : اشعار محمدعلی بهمنی
اشعار زیبایی از محمد علی بهمنی
اشعار برگزیده استاد محمد علی بهمنی “تو…” پر می کشم از پنجره ی خواب تو تا تو هر شب من و دیدار در این پنجره با تو از خستگی روز همین خواب پر از راز کافی ست مرا، ای همه ی خواسته ها تو دیشب من و تو بسته ی …
بیشتر بخوانید »