Tag Archives: امیر هوشنگ ابتهاج

نمی دانم چه می خواهم بگویم (هوشنگ ابتهاج)

غم

(اشعار زیبا) نمی دانم چه می خواهم بگویم … (هوشنگ ابتهاج) نمیدانم چه میخواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته است در تنگ قفس باز است وافسوس که بال مرغ آوازم شکسته است نمیدانم چه میخواهم بگویم غمی در استخوانم می گدازد خیال ناشناسی آشنا رنگ گهی می سوزدم گه …

Read More »

زين گونه‌ام كه در غم غربت شكيب نيست … (امیر هوشنگ ابتهاج)

تنهایی - دلتنگی

( شعر زیبا ) زين گونه‌ام كه در غم غربت شكيب نيست … (امیر هوشنگ ابتهاج) زين گونه‌ام كه در غم غربت شكيب نيست گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست جانم بگير و صحبت جانانه‌ام ببخش كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست گم گشته‌ی ديار محبت …

Read More »