( دلنوشته ها ) بوی باران … بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان با دست اگــر نباشد، شاید بود به دنــدان شادی اگر به دل ها، چون جامه پاره گردد بـردوز و برهم آور چون قـرص ماه تابان گــر سکــه ی نکویــی، دادی به دردمندی از دل بــرون کـن آن …
Read More »Tag Archives: بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان
مـا مبتــلای عشقیــم، جان بسته بر دل هم …(الیار)
(اشعار زیبا و خواندنی) بوی باران … بگشــای بنــد مشـــکل از کـار مستمندان بادست اگــر نباشد، شاید بود به دنــدان شادی اگر به دل ها، چون جامه پاره گردد بـردوز و برهم آور چون قـرص ماه تابان گــر سکــه ی نکویــی، دادی به دردمندی از دل بــرون کـن آن را، …
Read More »