Tag Archives: جوی آب

(شعر) بنگر که جوی آب چه مستانه میرود

کوچه زیبا

( شعر زیبا ) جوی آب … اقبال لاهوری بنگر که جوی آب چه مستانه میرود مانند کهکشان بگریبان مرغزار در خواب ناز بود به گهواره ی سحاب وا کرد چشم شوق به آغوش کوهسار از سنگریزه نغمه گشاید خرام او سیمای او چو آینه بیرنگ و بی غبار زی …

Read More »