( داستانک آموزنده ) داستان کوتاه و جالب « آرایشگر و خدا » مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان کوتاه و جالب
داستان کوتاه و جالب راننده اتوبوس
( داستانک ) داستان جالب راننده اتوبوس ؛ مایکل، راننده اتوبوس شهری، مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را روشن کرد و در مسیر همیشگی شروع به کار کرد. در چند ایستگاه اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و چند نفر هم سوار می شدند. …
بیشتر بخوانید »