داستان های کوتاه عاشقانه ؛ داستان عاشقانه ۱: عشق و بندگی جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمییافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه هنگامیکه دلباختگی او را دید و جوان را ساده و خوش قلب یافت، …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان کوتاه گریه دار
داستان های کوتاه و عاشقانه
مجموعه ۵ داستان عاشقانه ؛ دلیل عشق روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟» پسر جواب داد: «دلیلشو نمیدونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!» – تو هیچ دلیلی نمیتونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ – من جداً دلیلشو …
بیشتر بخوانید »