(اشعار و سروده های شعرای معاصر شهر کرکوند) غزل هایی زیبا از داود بهرامی کرکوندی … (سری 2) عیش و نوشی است مرا که پایان نپذیرد به کنج سینه دلی دارم که سامان نپذیرد چشم بیدار من ، روز و شب خواب ندارد خواهشیْ، اَست چو او را که جانان …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : داود بهرامی کرکوندی
غزل هایی زیبا از داود بهرامی کرکوندی (سری 1)
(اشعار و سروده های شعرای معاصر شهر کرکوند) غزل هایی زیبا از داود بهرامی کرکوندی … (سری 1) به دو چشم خون فشانم، نرود به بد زبانم زدی آتش تو به جانم، به کجا برم پناهی؟ به کجاست آن نشانت، سرزلف گل فشانت تو بگو که من بدانم، به کجا …
بیشتر بخوانید »