بایگانی/آرشیو برچسب ها : دلنوشته

( شعر عاشقانه ) در کوی بتان … (هلالی جغتایی) در کوی بتان نیست کسی زار تر از من در پیش عزیزان جهان خوارتر از من گفتی که مرا یار وفادار بسی هست هستند ولی نیست وفادار تر از من گر طالب آنی که به یاری بنشینی بنشین که تو …

(دلنوشته ها) قصهٔ عاشقان … ( جامی ) قصهٔ عاشقان خوش است بسی سخن عشق دلکش است بسی تا مرا هوش و مستمع را گوش هست، ازین قصه کی شوم خاموش؟ هر بن موی، صد دهانم باد هر دهان، جای صد زبانم باد هر زبانی به صد بیان گویا تا …

( اشعار مناسبت های مذهبی ) دلنوشته هایی زیبا برای ظهور امام زمان (عج) یابن الزهرا ، ماه را گم کرده ایم ….. چهره دلخواه را گم کرده ایم ….. ما تو را در قعر چاه انداختیم ….. یوسف ما  ، چاه را گم کرده ایم ….. * * بیا …

( شعر برای تبریک نیمه شعبان ) (دلنوشته) … عمرم به پایان شد دگر، مهدی(عج) چرا پنهان کنی؟ ای باغبـــان در گلستان ، گل را چــــــرا پنهان کنی چـــــون ما اسیر آن گلیم ، از ما چـرا پنهان کنــــی آن گــــل دهد بــــوی خدا ، از ما چــــراباشد جـــدا بـــــــوی …

(اشعار فراق امام زمان عج) اين هفته هم گذشت اما تو نيامدی … (دلنوشته ای از علی اکبر لطیفیان) اين هفته هم گذشت اما تو نيامدي خورشيد خانواده‌ي زهرا نيامدي از جاده‌ي هميشه چشم انتظارها اي آخرين مسافر دنيا نيامدي صبحي كنار جاده تو را منتظر شديم «آمد غروب ، …

(دلنوشته انتظار امام زمان عج) در غـم هـجـر رخ مـاه تـو در سـوز و گـدازیـم … (امام خمینی ره) در غـم هـجـر رخ مـاه تـو در سـوز و گـدازیـم تا به کـی زیـن غم جانکاه بسوزیـم و بسازیم شـب هـجـران تـو اخـر نــشــود رخ نـنـمـایـی در همـه دهـر تـو در …

(دلنوشته های ظهور امام زمان عج) رویای عاشقان را تعبیر کن سپیده … (دلنوشته) رویای عاشقان را تعبیر کن سپیده شعر قشنگ دل را تعبیر کن سپیده خورشید را خجل کن از پرتو جمالت فردای روشنی را تصویر کن سپیده با گرمی نگاهت ؛ این انجماد شب را در صبح …

( اشعار زیبا ) نگار ما به کنار آمد و کناره گرفت … (ابن حسام خوسفی) نهان که می‌کند این درد آشکارهٔ ما که راست چاره که از دست رفت چارهٔ ما هزار کوه بلا بر دلم فرود آمد زهی تحمّل سنگین دل چو خارهٔ ما نگار ما به کنار …

( دلنوشته های اعیاد شعبانیه ) اشعار و دلنوشته های ولادت علی اکبر سلام الله علیه و روز جوان       می‌آیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو دستی به رویت می‌کشد، یک دست بر گیسوی تو       نه بر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو یک …

( دلنوشته ها ) باز در خود خیره شو … (فاضل نظری) باز در خود خیره شو، انگار چشمت سیر نیست درد خودبینی است می دانم تو را تقصیر نیست کوزه ی دربسته در آغوش دریا هم تهی است در گل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست شیر وقتی در …