Tag Archives: سروده های رعدی آذرخشی

باری بخوان حدیث من از برگ لاله ها…(رعدی آذرخشی)

برگ لاله ها

(اشعار عاشقانه) باری بخوان حدیث من از برگ لاله ها…(رعدی آذرخشی) از چنگ دلشکسته چو برخاست ناله ها خون موج زد به میکده ها در پیاله ها در خون نشسته چون کنمت شرح داغ عشق باری بخوان حدیث من از برگ لاله ها در اشتیاق بوسه ات ای مهر دلفروز …

Read More »

شنیدم صبحدم نالیدن باد خزانی را…(رعدی آذرخشی)

پاییز

(غزل زیبا و عاشقانه) شنیدم صبحدم نالیدن باد خزانی را…( رعدی آذرخشی) شنیدم صبحدم نالیدن باد خزانی را نشاندم در عزای گل عروس زندگانی را فلک بی مهر شد با بوستان و یار من با من روم آگه کنم زین قصّه سرو بوستانی را مرا از ناله ی آب روان …

Read More »

چه شد آن غمگساری ها، چه شد آن مهربانی ها…(رعدی آذرخشی)

غمگساری ها

(دلنوشته های عاشقانه جدید و زیبا) چه شد آن غمگساری ها، چه شد آن مهربانی ها…(رعدی آذرخشی) چه شد آن غمگساری ها ؟ چه شد آن مهربانی ها ؟ چه شد آن مستی و آن شور و شوق و شادمانی ها ؟ جفا راندیم با عشق و بلا ها را …

Read More »