دوبیتی های عاشقانه و زیبا؛ آن دوست که عهد دوست داری بشکست میرفت و مَنَش گرفته دامان در دست میگفت دگرباره به خوابم بینی پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست :: :: آفتابی شدی ای عشق صفای قدمت ولی از حادثه ای تلخ خبر می دهمت خاطرت هست …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر عاشقانه
(غزل) هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی؛ که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی، ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی گشاد کار مشتاقان در …
بیشتر بخوانید »شعر عاشقانه ی زیبا از سهراب سپهری
شعر عاشقانه زیبا؛ منم زیبا… که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به …
بیشتر بخوانید »شعر های عاشقانه
شعر های عاشقانه ؛ ای آرزوی اولین گام رسیدن بر جادههای بیسرانجام رسیدن کار جهان جز بر مدار آرزو نیست با این همه دلهای ناکام رسیدن کی میشود روشن به رویت چشم من، کی؟ وقت گل نی بود هنگام رسیدن؟ دل در خیال رفتن و من فکر ماندن او پختهی …
بیشتر بخوانید »اس ام اس غمگین و عاشقانه
اس ام اس غمگین و عاشقانه؛ پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم اگر نمی آیی اینقدر پنجره ها را زجر ندهم چشم هایم به جهنم… :: :: خوش به حالِ تو ؛ که عاشق نشدی! تا بسوزی در عذاب ِ گفتن ِ یک شعر کوتاه… برای معشوقه ای …
بیشتر بخوانید »شعر های عاشقانه
شعر های عاشقانه؛ در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی هرکس آزار من زار پسندید ولی نپسندید دل زار من آزار کسی آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد هرکه چون ماه برافروخت شب تار کسی سودش این بس که …
بیشتر بخوانید »شعر های عاشقانه (آبان ماه)
سری جدید شعر های عاشقانه و احساسی؛ خوش خیال کاغذی: دستمال کاغذی به اشک گفت: قطره قطرهات طلاست یک کم از طلای خود حراج میکنی؟ عاشقم.. با من ازدواج میکنی؟ اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟ تو چقدر سادهای خوش خیال کاغذی! توی ازدواج ما، تو مچاله میشوی چرک …
بیشتر بخوانید »جمله های عاطفی
جمله های عاطفی شیرین بهانه بود فرهاد تیشه می زد تا باور نکند صدای مردمانی را که در گوشش می خواندند دوستت ندارد :: :: فلاسفه درباره ی عشق خیلی حرفها زدند اما منطق هیچ کدامشان به پای منطق تو نرسید، رفتی و گفتی : همینه که هست ! :: …
بیشتر بخوانید »آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
شعر عاشقانه ی آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ شهریار ملک سخن؛ آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟ بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟ عمر …
بیشتر بخوانید »شعر های جدید عاشقانه (شهریورماه)
شعر های جدید عاشقانه ؛ این روزا خیلی تنهام، خیلی داغونم هست کسی که مثل من دلش نه برای کسی، نه برای عشقی، نه برای جایی… نه برای چیزی! بلکه دلش برای خودش تنگ شده… برای خود خودش!؟ :::::: تو نباشی چشام برات گریونه دنیا بدونه تو برام زندونه دستات …
بیشتر بخوانید »