بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر

یلدا، سپید سادگی ات را سیاه کن!

یلدا بلندترین شب نداشتن توست ......

( شعرهایی در وصف شب یلدا ) اشعار یلدایی زیبا یلدا سپید سادگی ات را سیاه کن! خوابند و بی دلیل کنارت نشسته اند لابد شبیه شمع تو را فوت می کنند وقتی به جای پسته دلت را شکسته اند . . . یلدا دوباره شعر و غزل را بهانه …

بیشتر بخوانید »

(شعر) صاحب مایی ولی ما با شما بیگانه ایم

مهدی بیا

( دلنوشته های مهدوی )  صاحب مایی ولی ما با شما بیگانه ایم … ( شعری برای امام زمان عج ) حال این دنیای ما رو به تباهی میرود روز روشن بی شما سوی سیاهی میرود صاحب مایی ولی ما با شما بیگانه ایم هر گرفتاری ز جهلش سوی راهی …

بیشتر بخوانید »

شعرهایی زیبا در وصف خدا

شعر خدا

( اشعاری دلنشین و عارفانه برای خداوند ) شعرهایی زیبا در وصف خدا از خدا گم شده‏‌ایم او به جستجوست‏ چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست‏ گاهى به‏ برگ لاله نویسد پیام خویش‏ گاهى درون سینه مرغان به‏ هاى و هوست‏ در نرگس آرمید كه ببیند جمال ما چندان كرشمه …

بیشتر بخوانید »

شعرهای دلنشین در وصف دوست

شعر دوست

( اشعار زیبا و کوتاه برای دوستانه ها و رفاقت ها ) شعرهای دلنشین درباره دوست به تیره بختی خود کس نه دیدم و نه شنیدم ز بخت تیره خدایا چه دیدم و چه کشیدم برای گفتن با دوست شکوه ها به دلم بود ولی دریغ که در روزگار دوست …

بیشتر بخوانید »

اشعاری زیبا در وصف علم و دانش

دعا برای دانش

( زیباترین شعرها درباره دانش و علم اندوزی )  اشعاری زیبا در وصف علم و دانش ( ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود / بی‌هنر گر دعوی بی‌جا کند رسوا شود ) شعر درباره علم از فردوسی چه گفت آن خردمند مرد خرد که دانا ز گفتار از …

بیشتر بخوانید »

اشعار کوتاه و زیبا در وصف باران

باران

( دلنوشته هایی عاشقانه درباره باران ) اشعار کوتاه و زیبا در وصف باران باران گفت: هرگز اشک هایم را ندیدی. نمی دانست، سویی به چشم نیست … از کودکی گوشهایم را به ناودانی می چسباندم، تا صدایش را بشنوم. (کاظم بهمنی) * * کاش بارانی ببارد قلب‌ها را تر …

بیشتر بخوانید »

(شعر) بنگر که جوی آب چه مستانه میرود

کوچه زیبا

( شعر زیبا ) جوی آب … اقبال لاهوری بنگر که جوی آب چه مستانه میرود مانند کهکشان بگریبان مرغزار در خواب ناز بود به گهواره ی سحاب وا کرد چشم شوق به آغوش کوهسار از سنگریزه نغمه گشاید خرام او سیمای او چو آینه بیرنگ و بی غبار زی …

بیشتر بخوانید »

(شعر) با بال شکسته پر کشیدن هنر است

( دلنوشته زیبا و عاشقانه ) هنر … شعر از احمد حسینی با بال شکسته پر کشیدن هنر است بی چشم طلوع عشق دیدن هنر است با دیدن موج عشق در برکه ی چشم از ساحل عقل و شک رهیدن هنر است تا کعبه ی دل به سینه رفتن همه …

بیشتر بخوانید »

(شعر) بی روی تو زمانه، پاییز بی بهار است

یا امام زمان

( شعر برای امام زمان عج ) بـی روی تـو زمانـه پاییز بی بهـار است … میثم (غلامرضا سازگار) در هــر دمــم هــزاران فریـاد انتظار است یک لحظه بی تو بودن، یک عمر احتضار است وقتــی تــو را نــدارم، بهتر که جان سپارم این زندگی تباهی، ایـن عمـر انتحـار است …

بیشتر بخوانید »

(شعر) حالت سوخته را سوخته دل داند و بس

یار

(شعر عاشقانه) حالت سوخته را سوخته دل داند و بس … توحید شیرازی بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟ خانه بر هم زدن این دل دیوانه ز چیست؟ گر نه آشفتگی این دل مسکین طلبی الفت زلف پریشان تو با شانه ز چیست؟ هرکسی از لب لعلت …

بیشتر بخوانید »