( اشعار عاشقانه ) فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش … (حافظ) فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمت کارش جای آن …
Read More »Tag Archives: شعر
اشعار وداع با ماه رمضان، ماه مهمانی خدا
( دلنوشته ها ) اشعار وداع با ماه رمضان، ماه مهمانی خدا وقت جدایی من و ماه صیام شد یعنی غروب طلعت این بار عام شد دارد بساط ماه خدا جمع می شود آه درون سینه ی ما مستدام شد توشه برای روز جزا برنداشتم! فرصت گذشت و خوشه ی …
Read More »اشعار شب های قدر
( دلنوشته های مناسبت های مذهبی ) اشعار شب های قدر قبل از آنکه بنویسند جزای همه را می سپارند به تو قدر و قضای همه را شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت که تو باید بدهی اجر و سزای همه را ما برای فرجت آمده ایم امشب، کاش …
Read More »ما را غلام کوی حسن آفریده اند (دلنوشته)
( دلنوشته ای از میلاد یعقوبی ) شعر ولادت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) ما را غلام کوی حسن آفریده اند مبهوت و مات روی حسن آفریده اند ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند مست از خم و سبوی حسن آفریده اند خورشید را به این همه نقش و …
Read More »مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی … (عاشقانه)
( اشعار عاشقانه ) مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی … (محمدرضا طاهری) مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی مرا از من، مرا از قیدِ من بودن رها کردی دوباره روی ماهت محو شد در رشته های شب تو با زیباییات این حرفها را نخ نما کردی نماز …
Read More »نمی دانم چه می خواهم بگویم (هوشنگ ابتهاج)
(اشعار زیبا) نمی دانم چه می خواهم بگویم … (هوشنگ ابتهاج) نمیدانم چه میخواهم بگویم زبانم در دهان باز بسته است در تنگ قفس باز است وافسوس که بال مرغ آوازم شکسته است نمیدانم چه میخواهم بگویم غمی در استخوانم می گدازد خیال ناشناسی آشنا رنگ گهی می سوزدم گه …
Read More »جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد (شهریار)
( اشعار زیبا ) وداع جوانی … ( شهریار) جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری چه تدبیری …
Read More »رباعیاتی زیبا از خیام نیشابوری
( اشعار کوتاه ) رباعیاتی زیبا از خیام نیشابوری برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزهها کنند از گل ما * * * هرچند که رنگ و روی زیباست مرا …
Read More »اشعار زیبای فایز دشتستانی (دوبیتی)
( اشعار زیبا ) اشعار زیبای فایز دشتستانی (دوبیتی) شب آمد تا شب وصلم دهد یاد دهد خاک وجودم جمله بر باد یقین میسوخت فایز ز آتش دل نمیکردش گر آب دیده امداد * * * مرا خلد برین دی بودیم جا کنونم دوزخ است امروز ماوا نمانده دی نماند …
Read More »بازآ که دل هنوز به یاد تو دلبر است (دلنوشته ظهور)
( دلنوشته ای برای امام زمان عج ) بازآ که دل هنوز به یاد تو دلبر است … (مشفق کاشانی) بازآ که دل هنوز به یاد تو دلبر است جان از دریچه نظرم ، چشم بر در است بازآ دگر که سیه دیوار انتظار سوزنده تر ز تابش خورشید محشر …
Read More »