(شعر نو) خزانه عمر … الیار (جبار محمدی) عمر است چون خزانه هر لحظه اش چو دُرّی است بر تارک زمانه در این خزانه گویی هر فرصتی نهان است هر فرصتی در اینجا جانی دگر به جان است فرصت برای رَستن از دامن سیاهی فرصت برای رُستن تا چشمه ی …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر
سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام (دلنوشته)
( دلنوشته ها ) سادگی مرا ببخش … (اردلان سرفراز) سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام برای برگشتن تو به انتظار مانده ام سادگی مرا ببخش که دلخوش از تو بوده ام تو را به انگشتر شعر مثل نگین نشانده ام به من نخند و گریه کن …
بیشتر بخوانید »آن درخت پر ثمر، علم است و بس (شعر)
( شعری زیبا برای گرامیداشت روز سواد آموزی ) آن درخت پر ثمر، علم است و بس … (شعر) بهتر از هر سیم و زر علم است و بس زینت جنس بشر علم است و بس در گلستان وجود ممکنات آن درخت پر ثمر، علم است و بس آنچه قلب …
بیشتر بخوانید »بغض من گریه شد و راه تماشا را بست (احسان افشاری)
( شعرهای زیبا و عاشقانه ) تار گیسوی تو … شعر از احسان افشاری تار گیسوی تو درمشت گره خورده ی باد خبر از خانه ی ویران شده در مه می داد من همان نامه ی نفرین شده بودم که مرا بارها خط زد و تا کرد ولی نفرستاد داس …
بیشتر بخوانید »هر دم از عشق آید اندر گوش جان، ساز امید (الیار)
( غزلیات زیبا ) بستان امید … الیار (جبار محمدی) هر دم از عشق آید اندرگوش جان، ساز امید تا کشـد جـان را سر بستان دلبـــاز امید سایه ی خوشبختی آرد بر سـر هـر طالبـی طـالب ار بـا جـان کشـد ارابه ی ناز امید مهـر پایان است بـر تـاریکــی و …
بیشتر بخوانید »(شعر) اهل لنجــــــــانم
( شعر ) اهل لنجـــــــــــانم … (جعفر جلالی) اهل لنجـــــــــــانم … خانه ام شالیــــــــــزار ، صحنه ی یک پیکــــار من سر سفره ی خود تکـــــــــه نانی دارم و در آن کومه تنـگ ، خلوتی با تو خـــــــدا صاحــــــــــــــب روزی دارم اهل لنجـــــــــانم … خانه ام شالیــــــــــــزار ، از بدی ها …
بیشتر بخوانید »اشعار و دلنوشته های انتظار
( اشعار و دوبیتی های زیبا برای امام زمان عج ) اشعار و دلنوشته های انتظار هی گنه کردم و هی جار زدم بیا من ندانم چه شود عاقبت کار، بیا خود بگفتی دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار بیا … * * چه کنم چه چاره …
بیشتر بخوانید »باز باران با ترانه (شعر از گلچین گیلانی)
( یادش بخیر ) باز باران با ترانه … (گلچین گیلانی) باز باران، با ترانه، با گهرهای فراوان میخورد بر بام خانه. آب چون آبشار ریزان میریزد بر سر ایوان من به پشت شیشه تنها ایستاده در گذرها، رودها راه اوفتاده. *** شاد و خرم یک دو سه گنجشک پر …
بیشتر بخوانید »صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود … (سعدی شیرازی)
( غزل زیبای شب یلدا ) صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود … (سعدی شیرازی) هر که مجموع نباشد به تماشا نرود یار با یار سفرکرده به تنها نرود باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود بر دل آویختگان عرصه عالم تنگست …
بیشتر بخوانید »این سکوت مرا ناشنیده مگیر (بهادر یگانه)
(اشعار عاشقانه و زیبا) راز دل … (بهادر یگانه) ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من این سکوت مرا ناشنیده مگیر ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر سوز و ساز دلم را ندیده مگیر امشب که تو ، در کنار منی ، …
بیشتر بخوانید »