بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر

( دلنوشته های انتظار ) می‌آید و بغض مرا با گریه کامل می‌کند … فاطمه یاوری شب شد و دریا باز هم رو سوی ساحل می‌کند سرکش‌ترین امواج را تقدیم این دل می‌کند درهای و هوی کوچه‌ها مردی ز دریا می‌رسد قانون این مرداب را با موج باطل می‌کند شمشیر …

( سروده های انتظار حضرت مهدی عج ) ای منجی دل‌های خزان دیده، کجایی؟ … شعر از احسان محسنی‌فر ای منجی دل‌های خزان دیده کجایی کی می‌رسد آن جمعه موعود بیایی ای نبض زمان ذکر دعای فرج تو مافوق مکان در نظر اهل ولایی کنزُ الفقرایی و همانند نداری تو …

( اشعار عاشقانه شهریار ) عاشقانه هایی زیبا از شهریار شنیده ام که به شاهان عشق بخشی تاج به تاج عشق تو من مستحقم و محتاج تو تاج بخشی و من شهریار ملک سخن به دولت سرت از آفتاب دارم تاج کمان آرشه زه کن که تیر لشگر غم بر …

( شعر و دلنوشته های ظهور ) بیا به خاطر دریا به کلبه‌ات برگرد … مسعود بهروان عبور می‌کند از متن سایه‌ها یک مرد که از تبار بهار است، از قبیله درد نسیم خاطره‌ها پیش پای آمدنش ز باغ عشق امید ظهور را آورد سکوت می‌کند آری! همان که مانده …

( شعر زیبا برای بهار ) نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی … حافظ نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک …

( شعر زیبا درباره نوروز ) رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید … حافظ شیرازی رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید  وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید ز میوه‌های بهشتی …

شعر در ولادت و مدح امام علی سلام الله علیه عالم امشب به علی می‌نازد …(شعر از غلامرضا سازگار)  عالم امشب به علی می‌نازد آدم امشب به علی می‌نازد همگان دور حرم می‌گردد حرم امشب به علی می‌نازد لوح از نام علی زینت یافت قلم امشب به علی می‌‌نازد آسمان …

( شعر زیبا ) زندگی را یاد گیریم از درخت … محسن رنانی زندگی را یاد گیریم از درخت استواری را ز کوه بیقراری را ز موج بی‌نشانی را ز دشت می‌توان آموختن «زندگی» را از که باید بر گرفت؟ زندگی خوب است – خوب! زندگی سخت است – سخت! …

( اشعار و سروده هایی درباره امام زمان عج ) وقتی تو می آیـــی … شعر از ابوالفضل فیروزی جمال عشق پیدا می شود وقتی تو می آیی بساط عیش برپا می شود وقتی تو می آیی نه تنها خاطر دلها شود آشفته از زلفت چه غوغایی به دنیا می …

( اشعار زیبا – مناجات با خدا ) گر گناهی کردم و دارم، خداوندا، ببخش … شعر از اوحدی مراغه ای گر گناهی کردم و دارم، خداوندا، ببخش چون گنه را عذر می‌آرم، خداوندا، ببخش پای خجلت را روایی نیست بر درگاه تو دست حاجت پیش می‌دارم، خداوندا، ببخش گر …