(اشعار و دلنوشته ها) ای از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب…(انوری ابیوردی) ای از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب وز شب تپانچهها زده بر روی آفتاب بر سیم ساده بیخته از مشک سودهگرد بر برگ لاله ریخته از قیر ناب آب خط تو بر خد تو چو بر شیر پای …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر
شبـی انــدر سرمـستی مـرا بر جــان ندا آمد…(الیار)
(اشعار عارفانه – دلنوشته های مناجات با خدا) خدا آمد… شبـی انــدر سرمـستی مـرا بر جــان ندا آمد که ای دلداده! دل واکن؛ خدا آمد خدا آمد دری از آسمـان وا شد دلم سجاده بر جان شد مرا جانی دگر گویی، به سوی تن فرا آمد زمیــن وآسمــان گویی به …
بیشتر بخوانید »هرکه اندر زندگی چون گل تبسّــم کرده است…(الیار)
(شعر و دلنوشته زیبا) ساز عمل… هرکه اندر زندگی چون گل تبسّــم کرده است رد غم را از دل اندر این جهان گم کرده است نـام وجاهــی خوش بیابــد در جهـــان وآخرت هر که در راه خدا خدمت به مردم کرده است جاودان گردد هــمـی در خیل مه رویــان عشق …
بیشتر بخوانید »مــی رســد هــر دم مــرا از چـــرخ آزاری جـــدا…(صائب تبریزی)
(اشعار زیبا و عاشقانه) مــی رســد هــر دم مــرا از چـــرخ آزاری جـــدا…(صائب تبریزی) مــیرســد هــردم مــرا از چـــرخ آزاری جـــدا می خـلد در دیده من هر نفس خـاری جـدا از مـتــاع عــاریـت بــر خــود دکــانـی چــیـده ام وام خود خواهد ز من هر دم طلبـکاری جـدا چـون گنهکاری که …
بیشتر بخوانید »تا کــی به بند عشــــرت و چند عشیـرتی…(الیار)
(اشعار زیبا و حکیمانه) جام عبرت… تا کــی به بند عشــــرت و چند عشیـرتی چشــمی گشـــا به کار جهان از بصیـرتی در دور روزگـــــار به پنـدار خود مپیــــچ بگشــــا دریچــــه ای به جهـان حقیقتی عمری به کار خود شده ای غافــل از خدا بیهـــوده برده ای زفلک، طـرح حیــلتی نگشاید …
بیشتر بخوانید »اشعار و سروده های مبعث پیامبر اکرم (ص)
(اشعار و دلنوشته های مذهبی) اشعار و سروده های مبعث پیامبر اکرم (ص) احمد مرسل آن چراع جهان رحمت عالم آشكار و نهان آمد از رب سوى زمين عرب چشمه زندگانى اندر لب هم عرب هم عجم مسخّر او لقمه خواهان رحمت در او در جهانى فكنده آوازه با خود …
بیشتر بخوانید »دلــم افتــــاده ی درد است و درمانــی ندارد…(الیار)
(اشعار زیبا و سروده های عاشقانه) تاب مهر… زخوناب دلــــم پر کرده جــامش را شقـایق از آن روزی که چشمم را گشودی بر حقایق دلــم افتــــاده ی درد است و درمانــی ندارد طبیبی باید این دل را؛ طبیبی چون تو حـاذق چکاندی ژاله از عشقت چـو بر دامـــان جانم …
بیشتر بخوانید »گرچه سوز همه از آتش هجران تو بود…(میثم)
شعر و دلنوشته شهادت امام کاظم (ع) رمز آزادی توحید…(اشعار میثم) گرچه سوز همه از آتش هجران تو بود رمز آزادی توحید به زندان تو بود دوستان اشک فشاندند به یاد تو ولی خنده زن خصم گر از دیده گریان تو بود آه پنهان تو از محبس در بسته …
بیشتر بخوانید »اشعار کوتاه و زیبای فریدون مشیری
اشعار کوتاه و زیبای فریدون مشیری؛ گفت دانايي که: گرگي خيره سر، هست پنهان در نهاد هر بشر!… هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته مي شود انسان پاک وآن که با گرگش مدارا مي کند خلق و خوي گرگ پيدا مي کند در جواني جان گرگت …
بیشتر بخوانید »اشعار و سروده های شهادت امام موسی کاظم (ع)
اشعار و سروده های شهادت امام موسی کاظم (ع) از زهر خصم کافرم، می سوزه از پا تا سرم داد از جدایی، رضا کجایی در ذکر یا رب یا ربم، خَلّصنی یا رب بر لبم ذکر صلاتم، بده نجاتم از کینه ی این دشمن یهودی، مونده برام جراحت و کبودی …
بیشتر بخوانید »