بایگانی/آرشیو برچسب ها : غزلیات حافظ

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش (حافظ)

گل

( اشعار عاشقانه ) فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش … (حافظ) فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمت کارش جای آن …

بیشتر بخوانید »

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت (حافظ شیرازی)

در فراق امام زمان

( غزلی در فراق امام زمان عج ) ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت … ( حافظ شیرازی ) ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت خواهم که …

بیشتر بخوانید »

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را (حافظ)

عاشقانه

(غزل زیبا) دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را … (حافظ شیرازی) دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که بازبینیم دیدار آشنا را ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به …

بیشتر بخوانید »

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی…(شعر انتظار)

شعر و دلنوشته زیبا

( غزلیات زیبا ) ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی … (شعر انتظار) ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی دایم گل این بستان شاداب …

بیشتر بخوانید »

(غزل) هواخواه توام جانا و می​دانم که می​دانی

(غزل) هواخواه توام جانا و می​دانم که می​دانی

هواخواه توام جانا و می​دانم که می​دانی؛ که هم نادیده می​بینی و هم ننوشته می​خوانی، ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی گشاد کار مشتاقان در …

بیشتر بخوانید »