(شعر زیبا) عشق است که هر دم به دگر رنگ برآید … (فخرالدین عراقی) ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟ کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص خود جان و جهان نغمهٔ آن پردهنواز است …
بیشتر بخوانید »بایگانی/آرشیو برچسب ها : فخرالدین عراقی
اشعار زیبــای فخرالدین عراقی
گلچین اشعار فخرالدین عراقی؛ ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی همه شب نهادهام سر، چو سگان، بر آستانت که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی مژهها و چشم یارم به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی …
بیشتر بخوانید »